سفارش تبلیغ
صبا ویژن


مــــــــــــــــــــــــادر - فردای روشن


درباره نویسنده
مــــــــــــــــــــــــادر - فردای روشن
فردای روشن
سیمین عذار بیدل این دشت و گلشن گشته ای / مثل اقاقی زینت این کوی و برزن گشته ای زیباترینی و دلم تنها ترین عابر شده / در خلوت تنهایی ام فردای روشن گشته ای
آی دی نویسنده
تماس با نویسنده


آرشیو وبلاگ
تابستان 1387
بهار 1387
زمستان 1386
شهریور 1387
اسفند 1387
تیر 1388


لینکهای روزانه
::مرکز نشر اعتقادات:: [86]
مکتب الزهرا (س) [135]
عشاق الحسین (ع) [81]
تالار گفتگوی محبان مهدی (عج) [137]
[آرشیو(4)]


لینک دوستان
نجوای شبانه
نیمه پنهان
تمنا
ملیحــــــانه
گنجینه قصار
من الغریب الی الحبیب
لیلة القدر
نیلوفر آبی ( اینم نویسنده اش خودم هستم )
سرزمین نور
خرابه شام
مختش
بی نهایت نقطه
یادداشت های یک خبرنگار
عبدالجبار کاکایی
انتظار
مجنون امام رضا (ع)
شعر نو
دلتنگی عزیز
ما هیچ ،ما نگاه
رؤیای صدا
دست نوشته های سید مهدی شجاعی
صبح جمعه
مباحث عقیدتی
عاشق المهدی
ملیـــــــــــــــــــکه
صبح سپید
گفتارهای نور ***** حجت الاسلام مجتبی افشار*****
وبلاگ فارسی
لیست وبلاگ ها
قالب وبلاگ
اخبار ایران
اخبار فاوا
تفریحات اینترنتی
تالارهای گفتگو
خرید اینترنتی
طراحی وب

موسیقی وبلاگ


عضویت در خبرنامه
 
لوگوی وبلاگ
مــــــــــــــــــــــــادر - فردای روشن

آمار بازدید
بازدید کل :48631
بازدید امروز : 20
 RSS 

 

ولادت با سعادت خانم فاطمه ی زهرا(س) ، صدیقه ی کبری ، دخت نبی الله و همسر ولی الله مبارک باد .

همیشه ایام ولادت خانم حضرت زهرا (س)کبوتر دلهای عاشق به خانه ی پیامبر اکرم (ص) پر می زند و غرق در شور و شعف می شود ،
اما اگر نیک بنگریم ، کبوتر دل این روزها به خانه ی پر از درد و غم مولا پر می زند و اشک را آشکارا در دیدگان حسنین و زینبین می بیند .
آری ولادت مادر زودتر از چهلمین روز پرپر زدن این بانوی گرامی آمده است ، درست در حالیکه همه شادند ، فرزندان علی ، اولین سالروز ولادت مادر را پس از شهادتش به گریه و مویه گرفته اند .
روز ولادت مادر که هیچگاه از یاد فرزندان بیرون نمی رود ، مخصوصا از یاد دختری که در سنین کم مادر را از دست داده است .
آری شب ولادت مادر ، خانه ی علی (ع) غرق در گریه است ، امیرالمومنین انتظار می کشد ، بچه ها را می خواباند و صبر می کند تا چراغ های مدینه یکی پس از دیگری خاموش شود تا در شب ولادت بانویش به کنار مزار ایشان برود ، اما زینب ، آن بانوی صبر و استقامت گویی رد فکر پدر را خوانده است ،
ملتمسانه به کنار پدر رفته و از او خواهش می کند که امشب دختر را نیز همراه خود به کنار مزار مادر ببرد .
آری اشک از دیدگان بانوی خانه ی علی سرازیر است ، به پدر التماس می کند و می گوید من نیز دلتنگ مادر هستم مرا نیز با خود به کنار مزار مادر ببر ، تا در شب ولادت مادر کنارش باشم .
آری امسال اولین سالی ست که ولادت مادر برای فرزندان به تلخ ترین سالروز میلاد تبدیل شده است



نویسنده : فردای روشن » ساعت 3:45 عصر روز یکشنبه 87 تیر 2